سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سلام.
به "سیاه مشق" هایم خوش امدید.
دوستانی که لطف می کنید و نظر می گذارید، یه لطف دیگه هم بکنید و خصوصی نظر نگذارید تا دیگران هم بهره مند شوند مگه جایی که واقعا ضرورت داره.
ممنون از همه دوستانی که نظر می گذارند و من رو با کلماتی بیشتر آشنا می کنند.
پایدار باشید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۶ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

لحظات آخر دیگری هم هست...

يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۸۹، ۱۱:۳۹ ب.ظ
ساعت های اخر سال است. گوشه ای نشستم و می اندیشم که این سال را چه کرده ام. روزها و شب ها را یکی یکی رد می کنم. سفارش شده 365 بار به تعداد روزهای سال دعای تحویل رو بخونیم. می خونم: یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل والنهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا إلی أحسن الحال..روز اول سال 89. حرم امام رضا علیه السلام... دومی رو می خوانم یا مقلب القلوب و الابصار یا ... روز دوم سال و ...می خونم و به یاد می یارم. خیلی روزها رو یادم نمی یاد. خیلی خاطرات رو نتونستم در ذهنم حک کنم. خیلی اتفاقات رو می بینم و شکر 1می کنم که خدا حافظم بوده. خیلی زیبایی ها رو می بینم که خدا توفیقش را داده و دهانم را به ذکر حمدش معطر می کنم. روزها یی که سر کلاس درس بودیم. روزهایی که کنار محبوب ترین کسم بودم. روزهایی که کودکم را د راغوش می گرفتم. روزهایی که طبیعت الهی را بارانی و برفی و افتابی دیدم. روزهایی که ....
سال زیبایی بود اگر زیبا ببینم. سال پر خیری بود اگر خیر و برکت خداوند رو بفهمم.  سال نورانی بود اگر خود را در راستای نور الهی قرار بدم. سالی بود که گذشت. می اندیشم 2روزهایی که از دستم رفته و ساعت هایی که می تونستم کارهای بهتری رو انجام بدم و ...حال که سالی دیگر قرار است پیش روی من باشد آیا این رفته ها رو جبران خواهم کرد و از روزهایم بهترین استفاده را خواهم برد؟ آیا هر روزم رو عید قرار می دهم که فرمودند: روزی که در ان گناه نشود عید است.3 آیا نعمت های خدا را خواهم دید و شکر گزار خواهم بود؟ آیا و آیا و آیا...
چه زیبا می شود اگر یک سال رو یک روز حساب کنم4: اول سال با خود مشارطه داشته باشم که این سال رو چگونه سپری کنم. هر روز و هر ساعت از این سال رو به مراقبه بپردازم که نکته ای، توفیقی، خیری از دستم نرود و ساعت های پایانی سال 90 می شود لحظات محاسبه سالیانه ام که این سال رو چگونه سپری کرده ام.


برای امسالت خوب برنامه ریزی کن
: امام صادق علیه‏السلام : اِنْ اُجِّلْتَ فى عُمُرِکَ یَومَیْنِ فَاجْعَلْ اَحَدَهُما لاَِدَبِکَ لِتَسْتَعینَ بِهِ عَلى یَومِ مَوتِکَ. فَقیلَ لَهُ : وَ ما تِلْکَ الاِْسْتِعانَةُ؟ قالَ : تُحْسِنُ تَدبیرَ ما تُخَلِّفُ وَ تُحْکِمُهُ؛ (غرر الحکم، ح 3298)
اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى ، یک روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت کمک بگیرى. به امام گفته شد : این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند : به این‏که آنچه را از خود برجا مى‏گذارى ، خوب برنامه‏ریزى کنى و محکم‏کارى نمایى.
حواست باشه که اخر سال و لحظه ای هم هست که جواب نعمت هایی رو باید بدی و سخت نباشه برات جواب دادن. پس خوب بیاندیش که چه می کنی و چه قراره بکنی و ...: پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ یَومَ القیامَةِ حَتّى یُساَ لَ عَن اَربَعٍ عَن عُمُرِهِ فیما اَفناهُ وَ عَن شَبابِهِ فیما اَبلاهُ وَ عَن مالِهِ مِن اَینَ اَ کتَسَبَهُ وَ فیما اَ نفَقَهُ وَ عَن حُبِّنا اَهلَ البَیتِ ؛( خصال، ص 253، ح 125)
انسان، در روز قیامت، قدم از قدم برنمى‏دارد، مگر آن که از چهار چیز پرسیده مى‏شود: از عمرش که چگونه گذرانده است، از جوانى‏اش که چگونه سپرى کرده، از ثروتش که از کجا به دست آورده و چگونه خرج کرده است و از دوستى ما اهل بیت [پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله].

کلید قفل های باز نشدنی

سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۸۹، ۰۸:۲۸ ب.ظ
دوست دارم یه کد بهتون بدم که تو خیلی جاها به درد می خوره. یه کلیدیه که در خیلی قفل های باز نشدنی رو باز می کنه.
 یه  مرکبیه که انسان رو به جاهایی که به راحتی نمیتونه بره، می بره. یه چیزی که بازخوردش رو سریع تر از هر کار خوبی می بینی. 1
  
    
خیلی هامون دوست داریم عمرمون زیاد بشه 2 خیلی هامون دوست داریم اموالمون زیاد بشه. خیلی هامون دوست داریم گناه هامون محو بشه و پاک و مطهر به دیدار خدا بریم 3. خیلی هامون دوست داریم بلاها و مشکلات ازمون رفع و دفع بشه4 ، خیلی هامون دوست داریم حسابرسیمون در آخرت آسان باشه 5، خیلی هامون دوست داریم اخلاقمون نیکو باشه 6  و ....فقط یه کار باید بکنیم تا این همه رو داشته باشیم. غفران و خوب مردن و عمر زیاد و روزی پر برکت و زیاد و دفع بلا ، این ها کمه؟ پس این یه کار رو انجام بدیم خیلی نفع بردیم. همون که می گن با یه تیر چند نشون رو می زنی. حالا اون یه کار چیه؟
   
قالَ الاْمامُ الباقر - علیه السلام - :
« صِلِهُ الاْرْحامِ تُزَکّی الاْعْمالَ، وَ تُنْمِی الاْمْوالَ، وَ تَدْفَعُ الْبَلْوی، وَ تُیَسِّرُ الْحِسابَ، وَ تُنْسِیءُ فِی الاْجَلِ
 (تحف العقول، ص 218)
امام محمد باقر - علیه السلام - فرمود: صله رحم نمودن موجب تزکیه اعمال و عبادات می شود، سبب رشد و برکت در اموال می گردد، بلاها، آفات و گرفتاری ها را دفع و بر طرف می نماید، حساب (قبر و قیامت) را آسان می گرداند و مرگ و أجل (معلّق) را تأخیر می اندازد.
                   
   الان بهترین زمانه برای انجام یه کار ساده و دریافت یه پاداش بزرگ. همت کن و نیتت رو الاهی کن و بسم الله بگو. قدر این نعمت رو بدون که فامیلت نزدیکتون هست و میتونین بهشون سر بزنین و صله رحم انجام بدین. هستند کسایی که غصه می خورن که نمی تونن برن مشهد دیدن فامیلشون یا برن اصفهان یا برن شیراز یا کرمانشاه و یا اینکه خارج از کشورن و نمی تونن بیان ایران ... از نعمتی که داری نهایت استفاده و بهره رو ببر که شکر نعمت به این هم هست که بهترین استفاده رو ازش ببری. قدر بدون که کنار پدر و مادر و خواهر و برادر و عمو و عمه و دایی و خاله و مادر بزرگ و ... هستی. قدر بدون. قدر بدون که هنوز فرصت شکار نصیب های زیبا و نسیم های بهشتی رو داری. خوشا به سعادتت...


نوری که متن احادیث به قلبت می تابونه رو از دست ندی... یه سر به ادامه مطلب بزن و احادیث رو بخون و لذت ببر.


می شه / چی می شه

جمعه, ۲۰ اسفند ۱۳۸۹، ۰۲:۲۶ ب.ظ

ممنون از همه کسانی که لطف کردند، نظر گذاشتند و همه کسانی که ازمغزهای محترمشان کار کشیدند و جواب سوال رو مرقوم فرمودند.

سوال این بود: آیا می شود با اسلام و قرآن و عترت زندگی کرد؟(امکان عقلی)

دین مجموعه ای از آیین نامه هاست که برای تمام وجوه زندگی اعم بینش، نگرش، گرایش، روش و منش برنامه داده است.

اینکه می گویند دین اسلام مال 1400 سال پیشه تکیه بر فاصله زمانی دارند.

اینکه می گویند اسلام در حجاز بوده تکیه بر فاصله مکانی دارند.

و اینکه می گویند اسلام در دوران جاهلیت ان زمان بوده که فقط 17 نفر باسواد بودند تکیه بر فاصله فرهنگی دارند.

برای جواب به این ها و رد کردن این ها از لحاظ عقلی من باید بتونم بگم که دین اسلام فاصله زمانی و فرهنگی و مکانی نداره.درسته؟ تا بتونم همه مبناهای این ها رو بر باد بدم.

جواب رو آیه قرآن داده: إن الدین عند الله الاسلام (آل عمران / 19)

حالا این چه ربطی داشت؟ ربطش به اینه که اسلام، دین خداست. خدا چه ویژگی ای داره؟ خدا خالق همه مخلوقاته. آگاه تره به اون ها از خودشون. زمان و مکان و افراد در خدا معنا نداره. وقتی این دین منسوب به خدایی شد که نه محدود به زمان خاص یا مکان خاص یا فرهنگ و افراد خاصیه اونوقته که دیگه این دین مال 1400 سال پیش نیست و مربوط به همه زمان هاست. مال سرزمین حجاز نیست و برای ایران و اروپا و عراق و افریقا و ..همه جاست. و مال ادم های خاصی هم نیست. برای همه هست. ویژگی ای که می شه نتیجه گرفت از همه این ها، اینه که دین اسلام جامعه یعنی همه ابعاد رو در نظر داره. کامله یعنی همه اجزاء ریز رو هم در نظر داره و پویاست و جریان داره.

خیلی مختصر و ساده گفتم وگرنه که همشون کلی حرف داره پشتش و کلی روایت...

حالا برای اینکه دلم برای روایت های اهل بیت تنگ شده یه روایت کوچولو هم می یارم. اینقدر دل ها رو نورانی می کنه فکرکردن روی کلمات اهل بیت عصمت و طهارت...

امام صادق (ع) در پاسخ به سؤالی درباره عشق فرمود:

قلوب خلت عن ذکر الله فاذاقها الله حب غیره؛(میزان الحکمه، ج 8، ص 3788)

دل هایی که از یاد خدا خالی گردد خدا محبت غیرخود را به آن ها می چشاند 

حالا فکر کن ببین محبت غیر خدا بیافته مگه بده؟ خوبه دیگه!! آدم عاشق یکی می شه که هر وقت بخواد پیشش نیست. عاشق کسی می شه که شاید اصلا درک نکنه که محبت ما به اون چقدره. عاشق کسی می شه که وقتی بهش نیاز داره اون نیست. وقتی حالش خرابه بهش می خنده و بدتر می کنه حالش رو.. از درون ما خبر نداره. وقتی می خواد حرفی بزنه می بینه که مغرور می شه و ازت سوء استفاده می کنه...اینا رو تو وبلاگ هایی که تو نت زیاده می تونید به وضوح ببینین..

خیلی بده ما عاشق خدا بشیم؟ کسی که هر وقت صداش کنی جواب می ده. کسی که هر وقت بخوای پیشته. کسی که هر وقت بخوای آغوشش برات بازه. کسی که همش داره بهت خوبی م یکنه با اینکه ما همش بی انصافی و خلاف حرفاش عمل می کنیم. کسی که همیشه آن لاینه. کسی که همیشه عاشقته. کسی که قبل از اینکه تو بفهمی عاشقت بوده. کسی که ....

چی می شه ما یه کمی عاشق خدایی بشیم که مدت هاست عاشق ماست؟

چی می شه ما یه کمی بفهمیم و حس کنیم که آغوش خدا برای همه مون بازه؟

چی می شه واقعا؟

آیا؟

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۸۹، ۱۱:۵۸ ب.ظ

    الان یه کوچولو باید از مغزت کار بکشی تا بتونی و بشه این مطلب رو تا اخرش بخونی. یه نگاه بکن ببین همچین هم زیاد ننوشتم ها. به قول مقاله نویس ها چکیده تر از چکیده ...

مغز مثل ماهیچه می مونه . هر چی ازش کار بکشی و فکر کنی ورزیده ترش می کنی....

به قول تهرانی ها تریپ مغز متفکر رو بگیر.

آماده..1...2...3...:

آیا می شود با دین اسلام ، قرآن و عترت زندگی کرد؟

توضیح بدم؟ چـــــــَـــــــــشم. اینم توضیح: از لحاظ عقلی این امکان داره که بشه با دین اسلام و قران و عترت زندگی کرد؟(امکان عقلی فقط)

جوون من، هر کی سوال رو میخونه بیاد جوابش رو هم بخونه. نگین نگفتما....

حالا ثمره این بحث و سوال چی می شه؟

شما این ها رو ریز بخونین من به خاطر چشماتون ریز ننوشتم. اما ثمره این سوال: می گن اسلام مال 1400 سال پیشه نه الان. می گن اسلام برای ادم های بیسواد اون موقع اومده نه الان که همه ماشالله باسوادیم. و می گن که اسلام مال سرزمین حجاز بوده نه این جا که مثلا ایرانه...

ها؟ چی شد؟ این ماهیچه مغزتون داره ورزیده  می شه ؟ خوبه. یواش یواش ازش کار بکش تا اخرش اون از تو کار بکشه و بشی یه علامه ای، پروفسوری، فقیهی، حکیمی، چیزی ان شالله...

ان شاالله جمعه هم یه سر بزنین برای جواب . سعی میکنم اونایی که کامنت گذاشتن رو خبر کنم.

ضمنا پست قبلی رو از دست ندین ها...البته اونایی که به فکر از دست ندادن روایات معصومین هستن...

بنده موفقی هستم آیا؟؟

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ۱۰:۱۷ ب.ظ

داشتم تاریخ پست های اخیری رو که زدم نگاه می کردم. قبلا هر 4 یا 5 روز، به روز می کردم اما الان چی؟ غصه خوردم.  ....

تا حالا شده بخوای یه کاری رو بکنی ولی هی جور نشه و هی عقب بیافته اون کارت. می خوای به مادرت زنگ بزنی ولی یه هفته می گذره می بینی هنوز زنگ نزدی. می خوای احوال فلان بیمار رو بپرسی می بینی از بیمارستان مرخص شده ولی تو هنوز حالش رو جویا نشدی. می خوای بری فلان امام زاده یا سر مزار فلان فامیل و آشنا ولی ماه ها می گذره می بینی هنوز که هنوزه یه فاتحه هم براش نخوندی. می خوای یه مهمونی بدی همه فامیل رو جمع کنی ولی هنوز این کار رو نکردی. می خوای یه داستان کوچولو برای تنها بچه ات بخونی ولی هنوز که ماه ها می گذره نخوندی. می خوای یه نقاشی بکشی براش ولی هنوز که هنوزه ....می خوای صدقه بدی اما...می خوای به دیدن عالم بری اما...می خوای فلان کار خوب رو بکنی اما هنوز نکردیش. ادم غصه می خوره که چرا نمی تونه و نمی شه این کار رو انجام بده....

اما عوضش تا نیت کار بد می کنی بلافاصله قدرت انجامش رو پیدا می کنی. تا عصبانی می شی یه داد بلند بالا سر خانواده ات می زنی، وقتی یکی اذیتت می کنه حسابی به باد فحش و ناسزا می گیریش. وقتی به ذهنت می یاد، بلافاصله پشت سر فلان دوستت یا فلان ادم غیبت آب دار می کنی. تازه این ها دم دستی هاش بود. خطاهای ذهن و دست و پا هم که جای خود.اوووووه الی ماشاالله که شیطان هم وسوسه می کنه و بدش هم نمی یاد که نفس اماره ما رو چاق کنه...حالا من بیچاره باید چه کار کنم؟؟؟

شاید خدا می خواد به من بفهمونه که : « وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ  »[1]

 براى من در اصلاح کارها یا رسیدن به سر منزل ثواب و صلاح توفیقى نیست مگر به هدایت خداوند. این خداست که توفیق انجام کار خوب رو می ده « التَّوْفِیقُ عِنَایَة» [2]و این خداست که توفیق ترک معصیت رو می ده. خوندی اون دعا رو که : اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ [3]

امام صادق علیه السلام در جواب معنای این ایه [4] می فرمایند [5]:  هر گاه بنده‏اى عمل شایسته‏اى را که خدا به او دستور داده انجام داد، این کردارش مناسب و موافق با فرمان خدا است که به او بنده موفّق گویند. و هر گاه بخواهد مرتکب گناهى شود پروردگار مانعى میان بنده و ان معصیت ایجاد مى‏فرماید که در نتیجه، آن را انجام نمى‏دهد، که ترک آن معصیت به کمک و مدد خداى تعالى بوده است و اگر میان او و گناه را واگذارد و حایلى ایجاد نکند، و بنده مرتکب آن گناه گردد، خداوند عزّ و جلّ یارى‏اش نکرده و موفّقش نگردانده و در نتیجه او را درمانده و بیچاره ساخته است.

برای همین بود که پرسیدم حالا من بیچاره باید چه کار کنم!

می خواین توفیق کاری رو داشته باشین؟ از پدر و مادرتون بخواین براتون دعا کنن . خودتون دعا کنین برای بچه هاتون. برای بقیه دعا کنین تا همون دعا در حق خودتون مستجاب بشه.(این ها همه مضمون روایاتی بود که ان شاالله تو یه پست دیگه خواهم آورد)

ان شاالله توفیق انجام دادن همه کارهای خیر رو داشته باشی و همه خطاها و معصیت ها رو به مدد خدا ترک کنی و آنچنان در بندگی و لذت و محبت الهی غرق بشی که جز خدا نبینی و جز خدا نشنوی و جز خدا حس نکنی.

اما یه نکته: می دونی چه چیزایی باعث می شه که خدا به ما توفیق بده؟  و چه چیزایی باعث می شه که خدا توفیق رو ازمون بگیره؟ جواب این سوالات رو اگه می دونی تو نظرات به منم یاد بده...ممنونم

پاورقی ها در ادامه مطلب

دو × دو =چهار

جمعه, ۶ اسفند ۱۳۸۹، ۱۰:۳۲ ب.ظ

تا حالا شده دلت بخواد به یکی تکیه کنی؟ تا حالا شده وقتی یکی بهت نارو می زنه بخواهی درد و دلت رو به کسی بکنی؟ دلت می خواد کسی رو داشته باشی که همیشه باهاش حرف بزنی؟ تا حالا شده وقتی غمگین می شی کسی رو پیدا نکنی که باهاش حرف بزنی و غمت رو باهاش تقسیم کنی؟ شده اونقدر دلت بشکنه یا به دلایلی غم اونقدر رو دلت سنگینی کنه که احساس خفگی کنی و دیگه نتونی برای یک ثانیه هم که شده این دنیا رو تحمل کنی؟ شده که بخوای گریه کنی و بری در آغوش کسی و کسی رو نداشته باشی که آغوشش برات باز باشه؟ شده آهنگ غمناک بزاری و در تنهایی خودت گریه ات رو بکنی؟ یا قران میذاری و با نوای قرآن گریه میکنی؟ یا می ری خیابون های شهرتون رو متر می کنی بلکه ناراحتیت رو فراموش کنی؟ اگه بخوام تمام این موقعیت ها رو بشمارم که خیلی زیاد می شه. حتی شاید یاد تمام ناراحتی ها و موقعیت هایی بیافتی که چنین کسی رو نداشتی.اگه از کودکیت بخوای مرور کنی مسلما ساعت هایی رو پیدا می کنی که زیر لحاف گریه کردی یا اشک هات رو پنهان کردی یا ....

می دونی چیه؟ یک چیز رو باید باور کنی. باور کنی. نه اینکه علم داشه باشی بهش. باورش باید بکنی. این که تو، تو این دنیا تنهایی. تنها کسی که باید تو قلبت باشه و می تونه قلبت رو پر کنه کسیه که اون رو آفریده. تنها کسی که میتونی بهش تکیه کنی و دوسش داشته باشی و به عشقش امیدوار هم باشی که بهت نارو نمی زنه و بی وفایی در مرامش نیست فقط کسیه که تو رو قبل از اینکه تو افریده بشی و عاشقش بشی دوست داشته و عاشقت بوده. دقت کن تو این جمله:خدا قبل از به وجود آوردنت عاشقت بوده..

۱. دوست داری از هیچ چیز نترسی؟ هر وقت احساس کردی می ترسی این رو باور داشته باش که "حسبنا الله و نعم الوکیل " زیرا...

۲. دوست داری نیرنگ و خدعه ای که بقیه برات کردند ازت دفع بشه؟ به این پناه ببر که " افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد" زیرا...

۳. دوست داری وقتی  ناراحت و غمگین می شی آروم بشی؟ به این جمله پناه ببر و باورش کن که " لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین "  زیرا...

۴. دوست داری از دنیا بهره مند باشی؟ این رو باور داشته باش که " ماشاء الله لاقوة الا بالله " زیرا...

       امام صادق علیه اسلام فرموده اند:  در عجبم از کسی که این چهار ناراحتی و اندوه رو داره ولی به این چهار تدبیر پناه نمی بره. 

       ان شاالله که نه غمگین باشی و نه از کسی جز خدا بترسی و نه در دام نیرنگ کسی گرفتار بشی و از زینت های دنیا هم بهره مند باشی.

اصل روایت ،به همراه زیرا هایی که امام فرموده اند رو در ادامه مطلب بخون. ببین چرا این جملات و باور و پناه بردن به این ها نجات دهنده است.