ممنون از همه کسانی که لطف کردند، نظر گذاشتند و همه کسانی که ازمغزهای
محترمشان کار کشیدند و جواب سوال رو مرقوم فرمودند.
سوال این بود: آیا می شود با اسلام و قرآن و عترت زندگی کرد؟(امکان عقلی)
دین مجموعه ای از آیین نامه هاست که برای تمام وجوه زندگی اعم بینش، نگرش،
گرایش، روش و منش برنامه داده است.
اینکه می گویند دین اسلام مال 1400 سال پیشه تکیه بر فاصله زمانی دارند.
اینکه می گویند اسلام در حجاز بوده تکیه بر فاصله مکانی دارند.
و اینکه می گویند اسلام در دوران جاهلیت ان زمان بوده که فقط 17 نفر باسواد
بودند تکیه بر فاصله فرهنگی دارند.
برای جواب به این ها و رد کردن این ها از لحاظ عقلی من باید بتونم بگم که دین
اسلام فاصله زمانی و فرهنگی و مکانی نداره.درسته؟ تا بتونم همه مبناهای این ها رو
بر باد بدم.
جواب رو آیه قرآن داده: إن
الدین عند الله الاسلام (آل عمران / 19)
حالا این چه ربطی داشت؟ ربطش به اینه که اسلام، دین خداست. خدا چه ویژگی ای
داره؟ خدا خالق همه مخلوقاته. آگاه تره به اون ها از خودشون. زمان و مکان و افراد
در خدا معنا نداره. وقتی این دین منسوب به خدایی شد که نه محدود به زمان خاص یا
مکان خاص یا فرهنگ و افراد خاصیه اونوقته که دیگه این دین مال 1400 سال پیش نیست و
مربوط به همه زمان هاست. مال سرزمین حجاز نیست و برای ایران و اروپا و عراق و
افریقا و ..همه جاست. و مال ادم های خاصی هم نیست. برای همه هست. ویژگی ای که می
شه نتیجه گرفت از همه این ها، اینه که دین اسلام جامعه یعنی همه ابعاد رو در نظر
داره. کامله یعنی همه اجزاء ریز رو هم در نظر داره و پویاست و جریان داره.
خیلی مختصر و ساده گفتم وگرنه که همشون کلی حرف داره پشتش و کلی روایت...
حالا برای اینکه دلم برای روایت های اهل بیت تنگ شده یه روایت کوچولو هم می
یارم. اینقدر دل ها رو نورانی می کنه فکرکردن روی کلمات اهل بیت عصمت و طهارت...
امام صادق (ع)
در پاسخ به سؤالی درباره عشق فرمود:
قلوب خلت عن ذکر الله فاذاقها الله حب غیره؛(میزان
الحکمه، ج 8، ص 3788)
دل هایی که از یاد خدا خالی گردد خدا محبت غیرخود را به آن ها می چشاند
حالا فکر کن ببین محبت غیر خدا بیافته مگه بده؟ خوبه دیگه!! آدم عاشق یکی می شه
که هر وقت بخواد پیشش نیست. عاشق کسی می شه که شاید اصلا درک نکنه که محبت ما به
اون چقدره. عاشق کسی می شه که وقتی بهش نیاز داره اون نیست. وقتی حالش خرابه بهش می خنده و بدتر می کنه حالش رو.. از درون ما خبر نداره. وقتی می خواد حرفی بزنه می بینه که مغرور می شه و
ازت سوء استفاده می کنه...اینا رو تو وبلاگ هایی که تو نت زیاده می تونید به وضوح
ببینین..
خیلی بده ما عاشق خدا بشیم؟ کسی که هر وقت صداش کنی جواب می ده. کسی که هر وقت
بخوای پیشته. کسی که هر وقت بخوای آغوشش برات بازه. کسی که همش داره بهت خوبی م
یکنه با اینکه ما همش بی انصافی و خلاف حرفاش عمل می کنیم. کسی که همیشه آن لاینه.
کسی که همیشه عاشقته. کسی که قبل از اینکه تو بفهمی عاشقت بوده. کسی که ....

چی می شه ما یه کمی عاشق خدایی بشیم که مدت هاست عاشق ماست؟
چی می شه ما یه
کمی بفهمیم و حس کنیم که آغوش خدا برای همه مون بازه؟
چی می شه واقعا؟