سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سلام.
به "سیاه مشق" هایم خوش امدید.
دوستانی که لطف می کنید و نظر می گذارید، یه لطف دیگه هم بکنید و خصوصی نظر نگذارید تا دیگران هم بهره مند شوند مگه جایی که واقعا ضرورت داره.
ممنون از همه دوستانی که نظر می گذارند و من رو با کلماتی بیشتر آشنا می کنند.
پایدار باشید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حلم» ثبت شده است

قلب

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۱، ۰۷:۱۶ ب.ظ
قلب انسان، گوهری است که همه واقف به این گوهر هستیم. برای این قلب، حالت های مختلفی در مواجه با مسائل مختلف پیش می آید. در برخی موارد باید مراقب قلب بود تا ضربه ای به او نخورد و او را از کار نیاندازد. که اگر قلب از کار بیافتد، حیات و زنده ماندنی در کار نیست. در این جورمواقع، ایجاد مانع و وصل کردن پرده ای جلوی قلب انسان، بسیار کار پسندیده و خوبی است. زیرا قلب را از خطرات بیرونی محافظت می کند. قفسه سینه ، به نوعی همین کار را برای قلب صنوبری شکل ما انسان ها انجام می دهد.

اما گاهی اوقات، آویزان کردن پرده جلوی همین قلب، مذموم و ناپسند است و باید این پرده کنار برود. مانند زمانی که انسان گناه و معصیتی مرتکب می شود و گناهش ، پرده ای را جلوی قلب او می اندازد. این پرده چون جلوی نور بیرونی را می گیرد و ظلمت کده درست می کند، باید برداشته شود. 

آن جا که حجاب، مانعی برای آفات بیرونی است، پرده و حجاب و پوشش خوب و پسندیده است. مانند بردباری که حجاب و پرده و مانعی است در برابر آفت ها [1] یا صدقه که حجابی است در برابر آتش جهنم[2]

و آن جا که حجاب، مانع دریافت نور و برکات الهی است، بد و ناپسند است و باید کنار رود. مانند اعمال بد و زشت انسان ها که حجاب بین او و خدایش می شوند.[3] 

 و حجابی که ما بانوان داریم، حجاب نوع اول است که مانع از آسیب دیگران به ما می شود.[4] اما نکند این را درک نکرده و بی حجابیمان، حجابی شود ما بین من و خدایم. ما بین من و بهشت. اما مابین من و جهنم نشود!!


شاه کلید برای قلب

چهارشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۰، ۰۲:۵۳ ب.ظ

همیشه به من می گفت: از خدا برایم حرف بزن...برایش از نعمت هایی که خدا به او داده می گفتم. از مهربانی هایش . از لطف هایی که در حقش کرده بود. از چیزهایی که داده بود و می توانست ندهد. از چیزهایی که می توانست از او بگیرد ولی نگرفته بود...آنقدر برایش می گفتم و وادارم می کرد برایش بگویم که دست آخر، اشک در چشمان هر دویمان حلقه می زد ...

همیشه دلم می خواست همه ی  آدمها، اونقدر محبت خدا رو در دل هاشون حس کنند تا دل هاشون رو به جیز دیگه ای ندن. تا وقتی این محبت رو حس می کنند، لذتش رو می چشند، هر لحظه ای که در قلبشون اون محبت نیست، حسرت بخورند و از خدا طلب کنند و غصه اش را بخورند. اشک بریزند که محبت الهی در قلب هایشان جاری شود.

امروز که داشتم روایات رو مطالعه می کردم و تفکر می کردم بر روی مضمون برخی روایات، به یه روایت جالبی برخوردم که جواب این خواسته ی دل من رو می داد. خیلی برایم جالب بود. حیفم آمد براتون ننویسم. روایت از پیامبر صلی الله علیه و اله، محبوب من است:

رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه وآله : وَجَبتْ محَبَّةُ اللّه ِ علی مَن اُغضِبَ فَحَلُم . 1

محبّت خدا بر کسی که به خشم آید ولی خویشتنداری ورزد، واجب آمده است.

جویای محبت الهی هستی؟ دنبال این هستم که در دلم محبت خدا را زیاد کنم؟ دنبال این هستم که خداوند مرا بیشتر دوست داشته باشد؟ اگر این ها را دوست داری موقع خشم ، خویشتنداری کن. موقعی که بر کسی خشم می گیری خویشتن داری کن. خشمت را بروز نده. جز مهربانی چیزی به آن فرد نده. وقتی از دست کودکت عصبانی می شی، یا از دست مرئوست، یا دوستت، یا همکلاسیت، یا شاگردت، یا همسرت یا ... به یاد این روایت بیافت. به خودت بگو: آروم باش.... و از خشمت چیزی بروز نده.  یادآوری خودت کن که الان اگه عصبانیتت رو خالی کنی و بروز بدی، شاید یه کم انرژی ای که درونت بوده خالی بشه اما اگه صبوری و حلم2 داشته باشی، اونوقته که قلبت ، جای محبت خدا می شه و اونوقته که محبوب خدا می شی. قلبت از محبت خدا پر بشه بهتره یا اینکه از انرژی منفی ای که خشم ، موقتی درونت رو گرفته ، خالی بشه؟ اصلا این دو قابل قیاس با همدیگه هستند؟ نه نیستن...

ان شاالله همواره حلم زینت علم و عملتون باشه.

یادمون باشه که اگه احساس می کنیم حلم نداریم، حلیم نیستیم، خودمون رو به تحلّم بزنیم. یواش یواش، صبور و حلیم می شیم: « ان لم تکن حلیما فتحلم، فانه قل من تشبه بقوم الا اوشک ان یکون منهم.»3