قاعده و حدود دوستی
پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ۰۹:۳۳ ب.ظ
الإمامُ الصّادقُ علیهالسلام :
لا تَکونُ الصَّداقَةُ إلاّ بِحُدُودِها ، فَمَن کانَت فیهِ هذهِ الحُدودُ أو شَیءٌ مِنهُ ، وإلاّ فلا تَنسِبْهُ إلى شَیءٍ مِن الصَّداقَةِ ، فَأوَّلُها : أن تکونَ سَرِیرَتُهُوعَلانِیَتُهُلکَ واحِدَةً ،والثانیةُ :أن یَرى زَینَکَ زَینَهُ ، وشَینَکَ شَینَهُ ، والثالثةُ : أن لا تُغَیِّرَهُ علَیکَ وِلایَةٌ ولا مالٌ ، والرابعةُ : لا یَمنَعُکَ شَیئا تَنالُهُ مَقدُرَتُهُ ، والخامسةُ وهی تَجمَعُهذهِ الخِصالَ : أن لا یُسلِمَکَ عِندَ النَّکَباتِ .
امام صادق علیهالسلام :
دوستى
مرزهایى دارد که هرکس همه یا برخى از آنها را داشته باشد ، دوست است وگرنه
او را اصلاً دوست مشمار : نخست این که ظاهر و باطنش با تو یکى باشد ؛ دوم
این که آبروى تو را آبروى خودش داند و عیب و بیآبرویى تو را عیب و
بىآبرویى خودش ؛ سوم این که مال و منصب او را نسبت به تو عوض نکند ؛ چهارم
این که هر کمکى از دستش برمىآید از تو دریغ نکند و پنجم، که در بردارنده
همه این خصلتهاست، این که در هنگام گرفتاریها تو را تنها نگذارد
هر چیزی حد و مرزی داره. اگه مثلا اب رو بخوا ی تو لیوان بریزی، اون لیوان می شه حد و مرزش. دوستی هم که همواره با احساس قلبی و محبت همراهه تو قلب ادما جای داره و قلب هم که نامحدوده. پس این قلب ما حد و مرزی برای دوستیمون نداره و ما خودمون باید برای دوستی هامون چارچوب و حد و مرز بزاریم و حد مرزش همونیه که امام صادق فرمودند: ظاهر و باطنش با تو یکی باشه. وقتی ادم با دوستش یکرنگ بشه اون رو خودش می بینه و عیبش رو عیب خود و ابروش رو ابروی خودش می دونه. وقتی دوستش رو خودش بدونه هر کاری که از دستش بیاد برای خودش می کنه و یعنی برای دوستش و تو گرفتاری ها رها نمی کنه. اما نکته جالبش تو مقام و منصبه که ایا منی که فلان مقام رو گرفتم دیگه می یام با یه کارگری که دوستم بوده رابطه داشته باشم؟ یا اون رو خاک پای خودم حساب می کنم که اگه این طوری باشم بدبخت ترین ادم هام....
پروردگارا، دوستانم را در کنف حمایت و عزت و تایید خود قرار ده ...آمین
هر چیزی حد و مرزی داره. اگه مثلا اب رو بخوا ی تو لیوان بریزی، اون لیوان می شه حد و مرزش. دوستی هم که همواره با احساس قلبی و محبت همراهه تو قلب ادما جای داره و قلب هم که نامحدوده. پس این قلب ما حد و مرزی برای دوستیمون نداره و ما خودمون باید برای دوستی هامون چارچوب و حد و مرز بزاریم و حد مرزش همونیه که امام صادق فرمودند: ظاهر و باطنش با تو یکی باشه. وقتی ادم با دوستش یکرنگ بشه اون رو خودش می بینه و عیبش رو عیب خود و ابروش رو ابروی خودش می دونه. وقتی دوستش رو خودش بدونه هر کاری که از دستش بیاد برای خودش می کنه و یعنی برای دوستش و تو گرفتاری ها رها نمی کنه. اما نکته جالبش تو مقام و منصبه که ایا منی که فلان مقام رو گرفتم دیگه می یام با یه کارگری که دوستم بوده رابطه داشته باشم؟ یا اون رو خاک پای خودم حساب می کنم که اگه این طوری باشم بدبخت ترین ادم هام....
پروردگارا، دوستانم را در کنف حمایت و عزت و تایید خود قرار ده ...آمین
- ۸۹/۰۶/۲۵