سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سلام.
به "سیاه مشق" هایم خوش امدید.
دوستانی که لطف می کنید و نظر می گذارید، یه لطف دیگه هم بکنید و خصوصی نظر نگذارید تا دیگران هم بهره مند شوند مگه جایی که واقعا ضرورت داره.
ممنون از همه دوستانی که نظر می گذارند و من رو با کلماتی بیشتر آشنا می کنند.
پایدار باشید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

قاعده و حدود دوستی

پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ۰۹:۳۳ ب.ظ

الإمامُ الصّادقُ علیه‏السلام :

لا تَکونُ الصَّداقَةُ إلاّ بِحُدُودِها ، فَمَن کانَت فیهِ هذهِ الحُدودُ أو شَیءٌ مِنهُ ، وإلاّ فلا تَنسِبْهُ إلى شَیءٍ مِن الصَّداقَةِ ، فَأوَّلُها : أن تکونَ سَرِیرَتُهُ‏وعَلانِیَتُهُ‏لکَ واحِدَةً ،والثانیةُ :أن یَرى زَینَکَ زَینَهُ ، وشَینَکَ شَینَهُ ، والثالثةُ : أن لا تُغَیِّرَهُ علَیکَ وِلایَةٌ ولا مالٌ ، والرابعةُ : لا یَمنَعُکَ شَیئا تَنالُهُ مَقدُرَتُهُ ، والخامسةُ وهی تَجمَعُ‏هذهِ الخِصالَ : أن لا یُسلِمَکَ عِندَ النَّکَباتِ .

امام صادق علیه‏السلام :

دوستى مرزهایى دارد که هرکس همه یا برخى از آنها را داشته باشد ، دوست است وگرنه او را اصلاً دوست مشمار : نخست این که ظاهر و باطنش با تو یکى باشد ؛ دوم این که آبروى تو را آبروى خودش داند و عیب و بی‏آبرویى تو را عیب و بى‏آبرویى خودش ؛ سوم این که مال و منصب او را نسبت به تو عوض نکند ؛ چهارم این که هر کمکى از دستش برمى‏آید از تو دریغ نکند و پنجم، که در بردارنده همه این خصلتهاست، این که در هنگام گرفتاریها تو را تنها نگذارد

هر چیزی حد و مرزی داره.  اگه مثلا اب رو بخوا ی تو لیوان بریزی، اون لیوان می شه حد و مرزش. دوستی هم که همواره با احساس قلبی و محبت همراهه تو قلب ادما جای داره و قلب هم که نامحدوده. پس این قلب ما حد و مرزی برای دوستیمون نداره و ما خودمون باید برای دوستی هامون چارچوب و حد و مرز بزاریم و حد مرزش همونیه که امام صادق فرمودند: ظاهر و باطنش با تو یکی باشه. وقتی ادم با دوستش یکرنگ بشه اون رو خودش می بینه و عیبش رو عیب خود و ابروش رو ابروی خودش می دونه. وقتی دوستش رو خودش بدونه هر کاری که از دستش بیاد برای خودش می کنه و یعنی برای دوستش و تو گرفتاری ها رها نمی کنه. اما نکته جالبش تو مقام و منصبه که ایا منی که فلان مقام رو گرفتم دیگه می یام با یه کارگری که دوستم بوده رابطه داشته باشم؟ یا اون رو خاک پای خودم حساب می کنم که اگه این طوری باشم بدبخت ترین ادم هام....
پروردگارا، دوستانم را در کنف حمایت و عزت و تایید خود قرار ده ...آمین
  • قلم سیاه مشق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی