نقش اول باش
1. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا یَرَى أَحَدُکُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَیْهِ أَدْخَلَهُ فَقَطْ بَلْ وَ اللَّهِ عَلَیْنَا بَلْ وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و اله (الکافی، ج2 ، ص189)
از امام صادق (ع) که فرمود: نپندارد یکى از شماها که مؤمنى را شاد کرده است تنها او را شاد کرده، بلکه به خدا ، رسول خدا را (ص) شاد کرده است.
2. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذَلِکَ السُّرُورِ خَلْقاً فَیَلْقَاهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَیَقُولُ لَهُ أَبْشِرْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ بِکَرَامَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ-ثُمَّ لَا یَزَالُ مَعَهُ حَتَّى یَدْخُلَهُ قَبْرَهُ [یَلْقَاهُ] فَیَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَإِذَا بُعِثَ یَلْقَاهُ فَیَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ ثُمَّ لَا یَزَالُ مَعَهُ عِنْدَ کُلِّ هَوْلٍ یُبَشِّرُهُ وَ یَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَیَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ رَحِمَکَ اللَّهُ فَیَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِی أَدْخَلْتَهُ عَلَى فُلَان (الکافی، ج2 ،ص192)
از امام صادق (ع) فرمود:
هر که مؤمنى را شاد کند، خدا عز و جل از آن شادى مخلوقى آفریند که هنگام مرگش او را دیدار کند و به او گوید: اى دوست خدا، مژده گیر به کرامت و احترام از طرف خدا و رضوان، سپس پیوسته با او است تا در گورش در آید و مانند آن را به وى مىگوید:
و چون مبعوث شود، او را برخورد کند و مانند آن را به وى گوید، سپس پیوسته با او است در نزد هر هراس، او را مژده دهد و مانند آن به وى گوید، مؤمن به او مىگوید: تو کیستى؟ خدایت رحمت کناد، در پاسخ مىگوید: من همان شادى هستم که در دل فلان کس وارد کردى
3. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عِبَادِی لَیَأْتِینِی بِالْحَسَنَةِ فَأُبِیحُهُ جَنَّتِی فَقَالَ دَاوُدُ یَا رَبِّ وَ مَا تِلْکَ الْحَسَنَةُ قَالَ یُدْخِلُ عَلَى عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ سُرُوراً وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ قَالَ دَاوُدُ یَا رَبِّ حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَکَ أَنْ لَا یَقْطَعَ رَجَاءَهُ مِنْک (الکافی - ج2 -ص 189)
از امام صادق (ع) فرمود:خدا عز و جل به داود (ع) وحى کرد که: به راستى بندهاى از بندگانم یک حسنه آورد و من بهشتم را بر او مباح کنم، داود عرض کرد:پروردگارا، این حسنه چیست؟ فرمود: به دل بنده مؤمنم شادى در آورد گو که با یک خرما باشد، داود عرض کرد: پروردگارا، سزا است هر که تو را شناسد، امیدش را از تو نبرد
* قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّه (الکافی- ج2 -ص 188 )
امام باقر (ع) مىفرمود:رسول خدا (ص) فرموده است: هر که مؤمنى را شاد کند، مرا شاد کرده و هر که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده.
* قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عَبْدَهُ مُوسَى ع قَالَ إِنَّ لِی عِبَاداً أُبِیحُهُمْ جَنَّتِی وَ أُحَکِّمُهُمْ فِیهَا قَالَ یَا رَبِّ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ تُبِیحُهُمْ جَنَّتَکَ وَ تُحَکِّمُهُمْ فِیهَا قَالَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً ثُمَّ قَالَ إِنَّ مُؤْمِناً کَانَ فِی مَمْلَکَةِ جَبَّارٍ فَوَلَعَ بِهِ فَهَرَبَ مِنْهُ إِلَى دَارِ الشِّرْکِ فَنَزَلَ بِرَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ فَأَظَلَّهُ وَ أَرْفَقَهُ وَ أَضَافَهُ فَلَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ کَانَ لَکَ فِی جَنَّتِی مَسْکَنٌ لَأَسْکَنْتُکَ فِیهَا وَ لَکِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَى مَنْ مَاتَ بِی مُشْرِکاً وَ لَکِنْ یَا نَارُ هِیدِیهِ وَ لَا تُؤْذِیهِ وَ یُؤْتَى بِرِزْقِهِ طَرَفَیِ النَّهَارِ قُلْتُ مِنَ الْجَنَّةِ قَالَ مِنْ حَیْثُ شَاءَ اللَّه (الکافی - ج2 -ص189 )
مىفرمود (ع): به راستى در آنچه خدا عز و جل با بنده خود موسى راز گفت، فرمود: (اى موسى) به راستى براى من بندههائى است که بهشتم رابرایشان مباح سازم و آنان را در آن اختیار دَهَم، عرض کرد:پروردگارا، کیانند اینان که تو بهشت را بر آنها مباح کنى و آنها را در آن صاحب اختیار سازى؟ فرمود: هر که مؤمنى را شاد کند.مؤمنى که در کشور جبّارى بود، آن جبّار بدو آزمند شد و او هم از وى به کشور مشرکان گریخت و به مرد مشرکى وارد شد، او را زیر سایه جا داد و با او نرمى کرد و او را مهمان نمود و چون مرگ آن مشرک فرا رسید، خدا به او وحى کرد: به عزت و جلالم سوگند، اگر برایت در بهشت جاى بود، تو را در آن نشیمن مىدادم ولى بهشتم حرام است بر هر که مشرک به من بمیرد، ولى اى آتش، او را بهراسان ولى میازار و هر بام و شام روزى براى او آید، گفتم: از بهشت؟فرمود: از آنجا که خدا خواهد
* عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنشَبْعَةُ مُسْلِمٍ أَوْ قَضَاءُ دَیْنِه (الکافی - ج2 - ص 189 )
از ابى الجارود که شنیدم امام باقر (ع) مىفرمود: به راستى دوستترین کارها به درگاه خدا عز و جل شاد کردن مؤمن است یا سیر کردن مسلمانى یا پرداختن بدهکارى او
* عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِن (الکافی - ج2-ص 188 )
امام باقر (ع) فرمود: لبخند مرد در روى برادرش، حسنه است و دور کردن خار و خاشاک از وى حسنه است و خدا پرستیده نشده به کارى که دوستتر باشد نزد خدا از شاد کردن دل مؤمن
- ۸۹/۱۱/۲۰