روزی های من
به همراه وروجکم رفته بودیم اردو.* می گفت اردو خونه ی کی می ریم؟ میگفتم اردو که خونه نداره که پسر. خلاصه جوابش را گفتیم اردوی شهید با هنر . خیالش راحت شد با گفتن آهان. و با ذوق و شوق رفتیم دنبال یکی از بچه ها و خلاصه که اخر شب سر از اردوگاه در اوردیم.
چیزهای خوبی یاد گرفتم1. اینکه
می توان با خستگی و فشار زیاد هم لبخند زد حتی اگر خستگی از صورتت ببارد.
چون دیدم مسئولمان را که همواره لبخند می زد و او چه زیبا مصداق قسمتی از
این روایت شد: لِلْعَامَّةِ بِشْرَکَ وَ مَحَبَّتَکَ ... ایکاش من نیز مصداق قسمتی از این روایت می شدم ... صَبِّرْ عَلَى مَئُونَاتِ النَّاسِ نَفْسَکَ ...و با بی صبری هایم آنان را به باد نقد نمی گرفتم. 2 و یاد گرفتم که می توان شیطان و سلطان را با همکاری و تعاون از خود دور کرد.3
اما تلنگر هایی هم به خود زدم. که قدردان باشم نه شاکی. وقتی بچه های نشریه تا 4 صبح بیدار می ماند 4 دلم می سوخت از اینکه کسانی می امدند و متذکر می شدند که شما سر و صدای حرفتان نگذاشت ما بخوابیم. آن ها بحث بر سر مطالب داشتند 5 و ....
وقتی شب، کودک خردسالی را پشه ای میگزید و
او از سوزش جیغ می زد و خوابش نمی برد می شنیدم صدای کسانی را که اعتراض
می کردند و می دیدم و حس می کردم دل سوخته ان مادر را..به یاد مادرها و
بیخوابی هایی که آنان بر بالین ما کشیدند افتادم. 6 آن زمان نبودم که به مادرم بگویم بخواب و کودکت را رها کن!!!
زیبایی های زیادی دیدم. حلالیت خواهی های دوستان. گذشت ها و لبخندها و همراهی ها و یاد دادن ها و گریه هایی که موقع پخش کلیپ یاد امام و شهدا می شنیدم و می دیدم و لرزش شونه هایی که دیدم و ...
سه روز را در یک پست خلاصه کردن توان من نیست. خداوند عالم است به خوبی
ها و داناست به کاستی ها. ان شاالله کاستیهایمان را ندید بگیرد و خوبی
هایمان را افزون.
پی نوشت: از تمام برگزار کنندگان این همایش و اردوی سه روزه و مدیران اجرایی که خیلی زحمت می کشیدن کمال تشکر را دارم و از همه دوستان حلالیت می طلبم ان شاالله همواره برکات خداوند شامل حالشان شود و کربلا قسمت همه شان. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
* اردوی علمی فرهنگی وبلاگ نویسان سراسر کشور با عنوان حجاب، عفاف، امنیت اجتماعی.
قرار نبود من برم . چهارساعت قبل از حرکت اتوبوس ها علارغم جوابهای منفی من تماس گرفتند و بالاخره جور شد و راهی شدیم. وقتی خواست خدا باشد خواست بنده هیچ است. الحمد لله به خاطر قسمت شدن این اردو.
1. سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن العلم، فقال علیه السّلام: أربع کلمات: أن تعبد اللّه بقدر حاجتک إلیه، و أن تعصیه بقدر صبرک على النّار، و أن تعمل لدنیاک بقدر عمرک فیها، و أن تعمل لآخرتک بقدر بقائک فیها. (طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز متنج1 ص : 200) از امیر المؤمنین علیه السّلام سؤال شد از علم (و دانشى که نافع و سودمند است) فرمود: چهار کلمه است (یعنى فائده و سود علم چهار قسمت است) اینکه بندگى و پرستش کنى خدا را باندازهاى که حاجت و نیاز باو دارى؛ و اینکه نافرمانى کنى او را باندازه صبر و شکیبائیت بر آتش (دوزخ) و اینکه سعى و کوشش کنى براى دنیاى خود باندازهاى که در دنیا عمر میکنى؛ و اینکه سعى و کوشش کنى براى آخرت خود باندازهاى که در آخرت باقى هستى
2. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی وَصِیَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّةِ إِیَّاکَ وَ الْعُجْبَ وَ سُوءَ الْخُلُقِ وَ قِلَّةَ الصَّبْرِ فَإِنَّهُ لَا یَسْتَقِیمُ لَکَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ الثَّلَاثِ صَاحِبٌ وَ لَا یَزَالُ لَکَ عَلَیْهَا مِنَ النَّاسِ مُجَانِبٌ وَ أَلْزِمْ نَفْسَکَ التَّوَدُّدَ وَ صَبِّرْ عَلَى مَئُونَاتِ النَّاسِ نَفْسَکَ وَ ابْذُلْ لِصَدِیقِکَ نَفْسَکَ وَ مَالَکَ وَ لِمَعْرِفَتِکَ رِفْدَکَ وَ مَحْضَرَکَ وَ لِلْعَامَّةِ بِشْرَکَ وَ مَحَبَّتَکَ وَ لِعَدُوِّکَ عَدْلَکَ وَ إِنْصَافَکَ وَ اضْنَنْ بِدِینِکَ وَ عِرْضِکَ عَنْ کُلِّ أَحَدٍ فَإِنَّهُ أَسْلَمُ لِدِینِکَ وَ دُنْیَاک (الخصال ج1 ص : 147) امام على بن ابى طالب در سفارشهاى خویش به فرزندش: محمد بن على مشهور به محمد بن حنفیه گفته: «از خود بینى و تند خویى و کم صبرى دورى کن. چون که با این سه منش هرگز یار با تو پایدار نگردد و مردم از تو دورى مىکنند، با مردم مهربانى کن و دربرابر هزینه براى مردمان شکیبا باش، خواسته جهان خود را از یار یک دل دریغ مدار. دوستان خود را گرامى دار و با آنان همدمى کن با مردمان خوش روى باش، با دشمن به دادگرى و انصاف رفتار نما و دین و آبروى خود را به باد مده، این روش براى دین و جهان تو سودمندتر مىباشد».
3. َ قَالَ الباقر علیه السلام أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ بِشَیْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ یَبْعُدُ السُّلْطَانُ وَ الشَّیْطَانُ مِنْکُمْ فَقَالَ أَبُو حَمْزَةَ بَلَى أَخْبِرْنَا بِهِ حَتَّى نَفْعَلَهُ فَقَالَ ع عَلَیْکُمْ بِالصَّدَقَةِ فَبَکِّرُوا بِهَا فَإِنَّهَا تُسَوِّدُ وَجْهَ إِبْلِیسَ وَ تَکْسِرُ شِرَّةَ السُّلْطَانِ الظَّالِمِ عَنْکُمْ فِی یَوْمِکُمْ ذَلِکَ وَ عَلَیْکُمْ بِالْحُبِّ فِی اللَّهِ وَ التَّوَدُّدِ وَ الْمُوَازَرَةِ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَإِنَّهُ یَقْطَعُ دَابِرَهُمَا یَعْنِی السُّلْطَانَ وَ الشَّیْطَانَ وَ أَلِحُّوا فِی الِاسْتِغْفَارِ فَإِنَّهُ مَمْحَاةٌ لِلذُّنُوب (تحف العقول عن آل الرسول ص : 292)
امام باقر علیه السلام فرمودند: آیا [میخواهید] شما را بچیزى آگاه کنم که با انجام آن سلطان و شیطان از شما دور شوند؟! أبو حمزه [ثابت بن دینار] گفت: آرى، بفرمائید تا انجامش دهیم، فرمود: روز را با صدقه دادن آغاز کنید، که آن (یعنى: صدقه بامدادى) روى ابلیس را سیاه مىنماید و شرّ آن روز سلطان ستمگر را بر شما بىاثر مىکند. و بر شما باد به دوستى و محبّت در راه خدا و همکارى بر اعمال شایسته و خوب، که آن ریشه سلطان و شیطان را قطع مىکند. و دیگر اینکه: در آمرزش خواهى (استغفار) سماجت کنید و اصرار ورزید، چرا که آن موجب محو گناهان است
4. عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ مَنْ کَانَ فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ- کَانَ اللَّهُ فِی حَاجَتِهِ مَا کَانَ فِی حَاجَةِ أَخِیه (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج1 ص : 283 و أمالى الطوسى ج 1 ص 94.) امام صادق (ع) فرمود: هر که در کار انجام حاجت برادر مؤمن خود باشد خدا در کار انجام حاجت او هست تا در آن کار است.
* قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلّم : لا سَهَرَ بعدَ العِشاءِ الآخِرَةِ إلاّ لأِحَدِ رَجُلَینِ : مُصَلٍّ أو مُسافِرٍ . (بحار الأنوار : 76 / 179 / 5 منتخب میزان الحکمة : 284) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم : بیدار ماندن بعد از نماز خفتن روا نباشد ، مگر براى دو کس : نماز گزار یا مسافر .
5. َ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ مَنْ صَنَعَ مِثْلَ مَا صُنِعَ إِلَیْهِ فَإِنَّمَا کَافَأَ- وَ مَنْ أَضْعَفَ کَانَ شَاکِراً وَ مَنْ شَکَرَ کَانَ کَرِیماً- وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ مَا صَنَعَ إِلَیْهِ إِنَّمَا یَصْنَعُ إِلَى نَفْسِهِ- لَمْ یَسْتَبْطِئِ النَّاسَ فِی شُکْرِهِمْ وَ لَمْ یَسْتَزِدْهُمْ فِی مَوَدَّتِهِمْ- وَ اعْلَمْ أَنَّ الطَّالِبَ إِلَیْکَ الْحَاجَةَ لَمْ یُکْرِمْ وَجْهَهُ عَنْ وَجْهِکَ- فَأَکْرِمْ وَجْهَکَ عَنْ رَدِّه (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج71 . ص : 283) بسندش از زراره که شنیدم امام باقر (ع) میفرمود: هر که آن کند که باو شده همانا پاداش برابر داده، و هر که دو برابر کند شاکر باشد، و هر که شاکر است ارجمند است، و هر که بداند هر خوبى کند بخود کرده باشد شکر و قدردانى مردم را کمبود نشمارد و از آنها مودت بیشتر نخواهد، و بدان که هر که حاجتى از تو خواهد آبرویش را در برابر تو محترم نشمرده و تو آبروى خود را گرامى دار و او را بىجواب مگذار
6. فَحَقُّ أُمِّکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَطْعَمَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا یُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَنَّهَا وَقَتْکَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ یَدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِیعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِکَ فَرِحَةً مُوَابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِیهِ مَکْرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمُّهَا حَتَّى دَفَعَتْهَا عَنْکَ یَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْکَ إِلَى الْأَرْضِ فَرَضِیَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِیَ وَ تَکْسُوَکَ وَ تَعْرَى وَ تُرْوِیَکَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّکَ وَ تَضْحَى وَ تُنَعِّمَکَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَکَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا وَ کَانَ بَطْنُهَا لَکَ وِعَاءً وَ حَجْرُهَا لَکَ حِوَاءً وَ ثَدْیُهَا لَکَ سِقَاءً وَ نَفْسُهَا لَکَ وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْیَا وَ بَرْدَهَا لَکَ وَ دُونَکَ فَتَشْکُرُهَا عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ وَ لَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِهِ وَ أَمَّا حَقُّ أَبِیکَ فَتَعْلَمُ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّکَ فَرْعُهُ وَ أَنَّکَ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ فِی نَفْسِکَ مِمَّا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ فِیهِ وَ احْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه (تحف العقول عن آل الرسول ص : 263)
پس حقّ مادرت این است که بدانى او تو را در جایى حمل کرده است که هیچ کس فردى دیگر را در آنجا حمل نمىکند، و از میوه دل خود چیزى بتو خورانده است که هیچ کس بدیگرى نمیخوراند. و با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست [و خلاصه] تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهدارى کرده، و از این کارش هم خرّم و شاد بوده، و در عین حال مراقب بوده، و در ایّام باردارى هر ناگوارى و درد و سنگینى و غم و اندوهى را بجان خریده و تحمّل نمود، تا آن موقعى که دست قدرت الهى تو را از او فارغ ساخت و بر پهنه زمین آورد، از آن ببعد خوش داشت که تو سیر باشى و او گرسنه، تو پوشیده باشى و او برهنه، تو سیراب باشى و او تشنه، و بر تو سایه بگستراند و خود در برابر آفتاب باشد، و با سختى خود تو را به رفاه اندازد، و با بیخوابى خود خواب را بر تو شیرین کند، مادراندرونش ظرف تو، و دامنش محلّ آرامش تو، و پستانش ظرف آب تو، و جانش پناه تو بوده است. و فقط بخاطر تو متحمّل گرم و سرد دنیا شده است، پس بهمان اندازه هم تو از او تشکّر کن، و آن را جز بیارى و توفیق خداوند نتوانى
- ۹۰/۰۲/۳۱