سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سیــــاه مشــق

بس نقش خامه زیر و زبر گشت تا از آن .............. نقشی چنین ز دقت صانع شد انتخاب

سلام.
به "سیاه مشق" هایم خوش امدید.
دوستانی که لطف می کنید و نظر می گذارید، یه لطف دیگه هم بکنید و خصوصی نظر نگذارید تا دیگران هم بهره مند شوند مگه جایی که واقعا ضرورت داره.
ممنون از همه دوستانی که نظر می گذارند و من رو با کلماتی بیشتر آشنا می کنند.
پایدار باشید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۷ مطلب در دی ۱۳۸۹ ثبت شده است

معیـــــت

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۸۹، ۱۱:۰۷ ب.ظ

 

...همش سختی، همش مشکلات! شده تا حالا خسته بشی و بگی دیگه نمی کشم. دیگه نمی تونم. این چه زندگی ایه که من دارم. این چه جورشه که هر کاری میکنم بازم مشکل و سختی هست. ای خدا کی به ارامش می رسم؟ این حرفا تو دلت گذشته؟ نکنه ناامید بشی و همه چی رو ول کنی. همه تلاش هایی رو که کردی ول کنی. همه تحمل هایی رو که داشتی ضایع کنی. زمان پیغمبر هم ایشون خیلی سختی داشتند. از همون بچگی و اولین سال های رسالت و شعب ابی طالب تا وقتی که به مدینه رفتند. کارشکنی ها و دشمنی های  دشمنان و اذیت و آزارهاشون.همه و همه. اما دو تا نکته این جا هست. یکی اینکه لا یکلف الله نفسا الا وسعها۱: خدا خارج ظرفیت کسی بهش سختی نمی ده. پس همیشه یادت باشه اگه مشکلی داری و سختی به تو رسیده پس ظرفیتش هم به تو داده شده منتهی باید این ظرفیت رو تو خودت پیداش کنی و پیاده  کنی. از طرفی توجه داشته باش که این سختی باعث رشد ادم می شه.مثل ورزشکاری که ورزش می کنه و عضلاتش به مرور قوی می شه. اولش ده کیلو براش سخته ولی بعد صد کیلو سخت می شه و دیگه ده کیلو براش چیزی نیست.

تا حالا بازی های کامپیوتری کردین؟ همین طورکه مرحله به مرحله می ره سخت تر می شه و یه مرحله اخر هست که اگه اون رو رد کنی،بازی رو تموم کردی و موفق شدی. این همون موقعیه که من دیگه می گم خسته شدم و دیگه تحمل ندارم و بریده ام و این کلماتی که نشان می ده که گویا به خیال خودم ظرفیتم تموم شده. اما نه. هنوز هم می تونم و می تونی. هنوز هم اگه صبر کنی و گله نکنی و تلاشت رو ادامه بدی مرحله رو با موفقیت رد می کنی. اونوقته که لذت پیروزی تمام خستگی هات رو از بین می بره. خدا به پیامبر اکرم این بشارت رو داده که قطعا با سختی آسانی است. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا۲  در حدیثى آمده است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: و اعلم ان مع العسر یسرا، و ان مع الصبر النصر، و ان الفرج مع الکرب ۳:

" بدان که با سختیها آسانى است، و با صبر پیروزى و با غم و اندوه خوشحالى و گشایش است"

نکته ای که در این ایه و در روایت هست اینه که سختی را با گشایش و صبر رو با پیروزی و اندوه رو با خوشحالی همراه عنوان کرده. (معیت دارند با هم . همراه هم هستند.)نگفته که اول سختی است و بعد راحتی می آید . بلکه همراه هر سختی راحتی است. حالا بگرد ببین تو این سختی که داری چه راحتیی وجود داره؟ این سختی تو رو از چه چیز دیگه ای راحت کرده؟ از چه فشار دیگه ای؟

درد آمد بهتر از ملک جهان

 

تا بخوانی مر خدا را در نهان

خواندن بی درد از افسردگیست

 

خواندن با درد از دل‌بردگیست ۴

یا مَن اسمُهُ دواء و ذکرُه شِفاء

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۳۸۹، ۰۱:۳۷ ب.ظ

این روزها که نعمت برف الاهی باریدن گرفته دوستی در کنار بستر مادر آرام اشک می ریزد.

خدایا شفا را به مادرش روزی کن و صبر و امید را به دوستم .

پستی رو که وبلاگ خاطره ها گذاشته رو من عینا کپی می کنم:

یا مَن اسمُهُ دواء و ذکرُه شِفاء یا مَن یَجعلُ الشِّفاءَ فی ما یَشاءُ مِنَ الاشیاءِ صل علی محمد و آل محمد واجعل شِفائه مِن هذَا الدّاءِ فی اسمِکَ یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا رَبّ یا اَرحَمَ الرّاحمین یا اَرحَمَ الرّاحمین یا اَرحَمَ الرّاحمین یا اَرحَمَ الرّاحمین یا اَرحَمَ الرّاحمین یا اَرحَمَ الرّاحمین یا اَرحَمَ الرّاحمین 

 . خدایا قسمت می دم به دل پاکش ، این روزها پشت در اتاق بیمارستان تنهاش نذار .

پ ن : مادر یکی از عزیزترین دوستانم کسالت داره ازتون تقاضا می کنم برای بیماران دعا کنید .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ممنون از همه کسانی که دعا می کنید. اما تا به حال اندیشیه اید که در چه صورت دعایتان مستجاب می شود؟امام حسن مجتبى علیه السلام:أنَا الضّامِنُ لِمَن لَم یَهجُس فى قَلبِهِ إِلاَّ الرِّضا أَن یَدعُوَ اللّه  فَیُستَجابَ لَهُ؛کسى که در دلش هوایى جز خشنودى خدا خطور نکند، من ضمانت مى کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.کافى، ج2، ص62، ح11.در دعاهایمان خشنودی خدا رو مد نظر داشته باشیم و برای یکدیگر و خودمان دعا کنیم. وقتی خشنودی خدا رو در نظر داشته باشی هم برای همه دعا میکنی و هم خووب دعا می کنی

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله: مَن سَرَّهُ أن یَستَجیبَ اللّه  لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالکَربِ فَلیُکثِرِ الدُّعاءَ فِى الرَّخاءِ؛ هر کس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها دعاى او را اجابت کند، در هنگام آسایش، دعا بسیار کند. (نهج  الفصاحه، ح 3023) الان فکر کن ببین در آسایشی یا سختی. اگر در سختی هستی سختی های شدید تر رو در نظرت بیار و ببین که چه در اسایش هستی. آنگاه دعا کن برای رفع مشکلات همه مسلمین و شکر کن که در چنین آسایشی هستی.

و حتما یادمان باشد که دعا کنیم زیرا که امام حسین علیه السلاممی فرمایند: أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء؛ عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.(بحارالانوار، ج93، ص 294)

پروردگارابه حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم ما را جزو عاجزترین مردم قرار مده و دعاهایمان را به استجابت برسان.آمین

وقتی از خدا میخوای که دعات رو مستجاب کنه در اصل چتد تا دعا رو هم ضمنش کردی. یکی اینکه مال حلال روزیمون کنه و حق کسی به گردنمون نباشه۱چون مال حرام و حق الناس مانع استجابت دعا میشه. یکی اینکه پدر و مادرمان از ما راضی باشند۲ چون عدم رضایت و نافرمانی از آن ها مانع بالا رفتن دعایمان می شه.دیگه اینکه توفیق نماز شب رو بهمون بده چون کسی که نماز شب بخونه دعاش مستجاب می شه۳ و اینکه قلبمون رو از غافلان قرار نده چون غفلت هم  مانع استجابت می شه۴ و....

طوری دعا کنید که در ضمن یک دعا نعمتهای زیادی رو بدست آورید و بلاهای زیادی رو رد کرده و دعایتان شمولیت داشته باشه و برای همه دعا کنید....ان شاالله که به استجابت برسه.آمین

روایات منقول در متن در ادامه مطلب آورده شده.

تقرب

چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۸۹، ۰۶:۴۸ ب.ظ

چه زیبا شبی بود شب معراج پیامبر...

الإمام علیّ علیه‏السلام:  - فی حَدیثِ المِعراجِ: إنَّ النَّبِیَّ صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم سَأَلَ رَبَّهُ سُبحانَهُ لَیلَةَ المِعراجِ فَقالَ : . . . یا رَبِّ ، دُلَّنی عَلى عَمَلٍ أتَقَرَّبُ بِهِ إلَیکَ . قالَ : اِجعَل لَیلَکَ نَهاراً ونَهارَک لَیلاً .
قالَ : یا رَبِّ ، کَیفَ ذلِکَ؟ قالَ : اِجعَل نَومَکَ صَلاةً ، وطَعامَکَ الجوعَ .یا أحمَدُ ، وعِزَّتی وجَلالی ، ما مِن عَبدٍ ضَمِنَ لی بِأَربَعِ خِصالٍ إلاّ أدخَلتُهُ الجَنَّةَ : یَطوی لِسانَهُ فَلا یَفتَحُهُ إلاّ بِما یَعنیهِ ، ویَحفَظُ قَلبَهُ مِنَ الوَسواسِ ، ویَحفَظُ عِلمی ونَظَری إلَیهِ ، ویَکونُ قُرَّةُ عَینَیهِ الجوعَ . یا أحمَدُ ، لَو ذُقتَ حَلاوَةَ الجوعِ وَالصَّمتِ وَالخَلوَةِ ، وما وَرِثوا مِنها . قالَ : یا رَبِّ ، ما میراثُ الجوعِ؟ قالَ : الحِکمَةُ ، وحِفظُ القَلبِ ، وَالتَّقَرُّبُ إلَیَّ ، وَالحُزنُ الدّائِمُ ، وخِفَّةُ المُؤنَةِ بَینَ النّاسِ ، وقَولُ الحَقِّ ، ولا یُبالی عاشَ بِیُسرٍ أم بِعُسرٍ .
یا أحمَدُ ، هَل تَدری بِأَیِّ وَقتٍ یَتَقَرَّبُ العَبدُ إلَیَّ؟
[ قالَ : لا ، یا رَبِّ ] . قالَ : إذا کانَ جائِعاً أو ساجِداً .

قبل از اینکه ترجمشو بزارم فقط یه نگاهی به حجم رنگ ها بکنین. اونایی که با رنگ آبیه رو پروردکار متعال گفته و اونایی رو که با رنگ سبزه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم. یه کمی فکرکن ببین وقتی در محضر بزرگی می شینی بیشتر باید حرف بزنی یا بشنوی؟ گمونم شیندن بهتره دیگه . ظاهر این روایت این رو خوب نشون می ده. حالا یه چیز دیگه: وقتی د رمحضر بزرگی می خوای حرف بزنی چی باید بگی؟ یادتونه امام علی علیه السلام هی به اطرافیان خود می فرمود: سلونی قل Nن تفقدونی. قبل از اینکه من را از دست بدهید از من بپرسید...پس یادمون باشه هر وقت در محضر بزرگی بودیم بیشتر بشنویم و اگه حرفی زدیم سوالی باشه که راهنمامون باشه و البته سوال خوب و عمیقی باشه.(همه رو بزرگ تر از خودت بدون چون تو که نم یدونی که بزرگی در تو بیشتره یا در طرف مقابلت!)و اما ترجمه این روایت زیبا. من که هنوز که هنوزه دارم روش فکر می کنم . خیلی مطلب داره تو این روایت. خوبه کسایی که می خونین این رو هر کودومتون یکی از مطلب های عمیقش رو که متوجه شدین برام توضیح بدین. تا این روایت رو واضح تر بفهمم. ممنونم.

امام على علیه‏السلام: - در حدیث معراج: پیامبر صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم در شب معراج ، از پروردگار خود خواست و چنین گفت : پروردگارا ! مرا به کارى راه نماى که با آن به تو نزدیک شوم.
فرمود : «شبت را روز ، و روزت را شب بدار» .
پرسید :
پروردگارا ! چگونه چنین توان کرد؟
فرمود : «خواب خویش را نماز ، و خوراک خود را گرسنگى قرار بده .
اى احمد ! به عزّت و جلالم سوگند ، هیچ بنده‏اى برایم چهار چیز را تضمین نمى‏کند ، مگر این که او را به بهشت در مى‏آورم : زبان فرو بندد و آن را جز بدانچه به وى مربوط است ، نگشاید ؛ دل‏خویش را از وسواس حفظ کند ؛ آگاهى من از او و این را که او در زیر نگاه من است ، پاس بدارد ؛ و نور دیده‏اش ، در گرسنگى باشد . اى احمد ! کاش ، شیرینىِ : گرسنگى ، سکوت ، خلوت و آنچه را از آن به ارث برده‏اند ، چشیده بودى !» .
پرسید :
پروردگارا ! میراث گرسنگى چیست؟
فرمود : «حکمت ، حفظ دل ، تقرب به خداوند ، اندوه دائم ، کم‏هزینگى براى مردم ، حقگویى ، و اهمّیت ندادن به این که در گشایش و آسانى مى‏زید یا در سختى و دشوارى .
اى احمد ! آیا مى‏دانى با کدام حالت و وقت ، بنده به من تقرّب مى‏جوید؟» .
گفت :
نه ، اى پروردگار !
فرمود : «آن هنگام که گرسنه یا در حالت سجده باشد»

یکتا

شنبه, ۱۸ دی ۱۳۸۹، ۱۱:۱۶ ب.ظ

سلام. و سلام. اما این بار به خدا سلام. و نمی دونم من ابتدا به سلام کردم یا تو ای خدای من. گمونم تو اول به من رو کرده بودی. چون یادمه آیت الله جوادی آملی می فرمودند: وقتی تو به یاد خدا می افتی یقین بدان که قبل از تو خدا تو را یاد کرده است. پس خدای من، علیک سلام.

امروز می خواستم درباره ایثار بنویسم دیدم تو این دنیا ادمی که ایثار کنه کمه. اومدم درباره اعتماد بنویسم دیدم اطمینان و اعتماد در این روزگار اگر کسی بکنه با دست خودش قبر خودش رو کنده. دیدم امروزه تنها کسی که تو می تونی باهاش حرف بزنی خداست. اون هم تو دلت. مبادا به زبون بیاری.

می خواستم درباره کمک به برادر ایمانی بنویسم که امام صادق علیه السلام می فرمایند:مَن قَضى لأخیهِ المؤمنِ حاجَةً قضى اللّه‏ُ عز و جل لَهُ یَومَ القِیامَةِ مِائةَ ألفِ حاجَةٍ مِن ذلکَ ، أوَّلُها الجَنّةُ . هر کس یک نیاز از برادر مؤمن خود را روا سازد خداوند عز و جل در روز رستاخیز صد هزار نیاز او را برآورد که نخستین آنها بهشت است . الکافی : 2 / 193 / 1 منتخب میزان الحکمة : 168   اما دیدم امروزه کسی نیاز دیگری رو برطرف نمی کند. کم هستند ادم هایی که کمک کار باشند. اگر هم کسی بخواد دست دیگری رو بگیره بقیه او را زمین می زنند.

می خواستم درباره آشتی دادن دو تا ادم بنویسم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: ألا اُخبِرُکم بِأفضلَ مِن‏دَرَجَةِ الصِّیامِ والصَّلاةِ والصَّدَقةِ ؟ إصلاحُ ذاتِ البَینِ ؛ فإنّ فسادَ ذاتِ البَینِ هِی الحالِقةُ .

آیــا شما را به چیزى با فضیلت‏تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاه نکنم ؟ آن چیز اصلاح میان مردم است ؛ زیرا تیره شدن رابطه میان مردم مُهلک و دین برانداز است . کنز العمّال : 5480 منتخب میزان الحکمة : 324  که دیدم هر که مرا آشتی داده و من هر که را آشتی داده ام و دیگران را دیده ام که آشتی داده اند گروهی را همه و همه را آزار دادند. یادم هست دایی ام را. و دیگران را....

خلاصه موندم چی بنویسم.(البته هم درباره ایثار نوشتم هم کمک کردن و هم آشتی دادن ها)

گفتم این بار فقط یک کلمه می نویسم. یه کلمه ای که پناه همگان است و آرامش دهنده دل ها و گوش شنوای درد ها و چشم بینای اشک ها و .....ببین و بشنو و آرام کن و پناه ده

خدایا

 

تولدی دوباره

يكشنبه, ۱۲ دی ۱۳۸۹، ۰۲:۰۲ ب.ظ

       

تا به حال شده که بخوای دوباره متولد بشی؟ دوباره از اول شروع کنی؟ دوباره بخوای روند بهتری رو در پیش بگیری؟ دقت کردی وقتی نوزادی به دنیا می یاد دستاش چقدر لطیف و نرمه. دور بدنش خون و چرکابه که شستشو می شه و نوزاد تازه متولد شده چه گریه ای میکنه و آغوش پر مهر مادرش رو می خواد و فقط می خواد از شیره ی جان مادر سیراب شه. تا حالا به این فکرکردی که نوزادی که متولد می شه همه اعضای  بدنش شاداب و سر حاله و می خواد رشد و نمو داشته باشه؟ حالا فکر کن ببین دوست داری دوباره متولد بشی و نو بشی و شاداب و سر حال بشی و از شیره ی جان سیراب بشی و در آغوش پر مهر مادری قرار بگیری؟ نگو که نمی شه. من که می گم می شه. می شه دوباره متولد شد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و صلم می فرمایند:التّائـبُ مـِن الذَّنـبِ کَمَـنْ لا ذَنْبَ لَهُ.: توبه کننده از گناه مانند کسى است که گناهى نکرده باشد . (منتخب میزان الحکمة : 92).

  وقتی من توبه کنم قلبم مانند اون کودک تازه به دنیا اومده دوباره به تپش می افته. اعضا و جوارحم دوباره نو می شه. دریچه حکمت به قلبم باز می شه و من رو از معرفت الهی سیراب می کنه. روحم شروع به رشد و نمو و تکامل می کنه. خدا من رو در آغوش پر مهر خودش می کیره حتی زیباتر و شدیدتر از ...بگذارید حدیث رو بنویسم براتون: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : لَلّهُ أفْرَحُ بتَوبةِ عبدِهِ مِن العَقیمِ الوالِدِ ، ومِن الضّـالِّ الواجِدِ ، ومِن الظّمآنِ الوارِدِ . هر آینه خشنودى خداوند از توبه بنده خود بیشتر است تا خوشحالى نازایى که بچّه مى‏آورد و گم کرده‏اى که گمشده خود را مى‏یابد و تشنه‏اى که به آب مى‏رسد . (کنز العمّال : 10165 منتخب میزان الحکمة : 92).

 یه حساب سر انگشتی بکن. مادری که نازاست و بچه دار نمی شه وقتی کودکی رو به دنیا بیاره چقدر خوشحال می شه تازه خداوند بیشتر از این ها از توبه بنده اش خوشحال می شه. اونم خدایی که من بنده  با گناه خودم در حقش گوتاهی کرده و بدی کردم. اونوقت چنین خدایی وقتی من توبه بکنم از خطاهام می دونی چی می گه؟ می گه بنده ی من، نه تنها توبه تو رو پذیرفتم و آغوش باز تو رو می پذیر1، بلکه به ملائک هم دستور می دم که گناهات رو پاک کنند و خودم گناهات رو از ذهن و حافظه  ملائک پاک می کنم1. تازه خدا به این هم اکتفا نمی کنه. اینقدر که مهربون و پر رحمته. بلکه می گه که بنده ی من که توبه کرده ای، نه تنها خطاهاتو پاک کردم بلکه او ها رو به حسنه تبدیل کردم.2 جایگزین خطای من یه خوبی نوشته شده؟ خدایا این چه رحمتی است که تو به بندگانت داری؟ پروردگارا، آیا من بنده نباید تو را اطاعت کنم؟ می دونین دوستان از توبه چی راحت تره؟ چون ممکنه توفیق توبه به هر کسی دست نده تا آمرزش هم به دنبال داشته باشه. اما اگه توفیق توبه دست داد آمرزش هم به دنبال داره 3.

اما نگفتید راحت تر از طلب توبه کردن چیه؟

امیر المؤمنین علیٌّ علیه‏السلام می فرمایند: تَرْکُ الذَّنبِ أهْوَنُ مِن طَلبِ التَّوبةِ  گناه نکردن آسانتر از طلب توبه است .(بحار الأنوار : 73 / 364 / 96 )

دیگه حساب کار با خودتون که راه آسان و قطعی رو انتخاب کنین یا راهی که شاید آخرش بشه توبه کرد و آمرزش خواست از خدا. اما حواسمون باشه. هیچوقت کسی رو به خاطر گناه یا خطایی که ازش توبه کرده سرزنش نکنیم چون اونوقته که نمی میریم تا به اون گناه مبتلا بشیم. پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم   می فرمایند: هر کس برادر خود را براى گناهى که از آن توبه کرده است سرزنش کند ، نمیرد تا خود آن گناه را مرتکب شود . تنبیه الخواطر : 1 / 113 منتخب میزان الحکمة : 420

پروردگارا مارا جزو توبه کنندگان قرار ده..آمین

دلم نیومد بقیه احادیث توبه رو نذارم. از خوشبویی شخص توبه کار و جوان توبه کار و ...این ها و احادیثی که در متن نیومده و با شماره مشخص شده را در ادامه مطلب آوردم. پایدار باشید.

درک کنیم

چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۸۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ

چند وقت پیش که داشتم می رفتم به سمت خانه، دیدم کودکی به علت کفش نامناسبی که داشت پاش پیچ خورد و افتاد زمین. دل من هم با اون کوددک ریخت رو زمین. دعا کردم زخمی نشده باشه چون خیلی تند راه می رفت.. در اصل داشت می دوید تا کنار مادرش بتونه باشه. اما رفتار این مادر من رو بیشتر غصه دار کرد. مادر بعد از یک داد حسابی که چرا مواظب راه رفتنت نیستی، یک کتک جانانه هم حواله اش کرد و دو سه تا فحش و تا کلی وقت هم غر می زد سرش. کافی بود اون بچه رو می دیدید. مظلوم  داشت گریه می کرد و باز هم مادر داد زد که اینقدر گریه نکن و ...بزارین بقیشو نگم براتون.که طاقت گفتنش رو ندارم. واقعا کودک سه یا چهارساله ای که تازه اول یادگیریشه اینطور دعوا کردن جلوی جمع آدم ها، جا داره؟ نمی گه این مادر که اعتماد به نفس و عزت نفس این بچه خورد شده و دیگه بر نمی گرده؟ نمی گه کودکی که کتک بخوره دیگه نمی شه ازش انتظار داشت عقده ای بار نیاد ؟ نمی گه به خودش که اخه این بچه چه گناهی کرده که مجبوره پابه پای قدم های بزرگی که بزرگ تر ها بر می دارن بیاد و نیوفته ؟ خدای من چرا ما  آدم ها اینقدر بی فکر هستیم؟ چرا نمی تونیم خودمون رو بزاریم جای همدیگه و همدیگه رو درک کنیم؟ اگه این مادر یک لحظه خودش رو گذاشته بود جای فرزندش که از گوشت و پوست خودشه اونوقت رفتارش چه جوری می شد؟؟؟

یادمه ووروجک من که خدا حفظش کنه هم همین جریان براش پیش اومد. یک بار که با هم داشتیم قدم رو می رفتیم (اخه خب بچه اروم می یاد و من هم باید اروم برم  و برای اینکه حوصله ام سر نره هی با بجه ام حرف می زنم و قدم رو می ریم و قدم ها رو می شماریم) پاش گیر کرد به یه سنگریزه ای و افتاد زمین. من یک قدم رفتم جلو با اینکه می دونستم خورده زمین تا لوس نشه و نخواد گریه کنه. بعد با لحن اینکه مثلا دارم دنبال بچم می گردم اسمش رو صدا زدم و گفتم کجاست این ووروجک من؟ بعد برگشتم و مثلا دیدم که خورده زمین و گفتم : ئه، پس چرا رو زمین دراز کشیدی؟ نکنه خوابت می یاد؟ آهان. داری سنگا رو می شماری؟ یا می خوای مورچه ها رو ببینی؟ خلاصه حواسش پرت مورچه ها شد . مورچه ای هم که نبود اون جا رو آسفالت. رفتم و بلندش کردم و لباسش رو مرتب کردم و گفتم خب حالا بقیه قدم رو رو بریم؟ اونم خندید و گفت بریم. بعد که رسیدم خونه و لباساشو در اوردم به پاهاش و دستاش نگاه کردم ببینم چقدر زخمش عمیقه و .. خدا رو شکر زیاد خون نیومده بود. بهش نشون دادم زخمشو و گفتم حواست به جلوی پاهات باشه اگه سنگریزه ای دیدی لهش نکنی دردش بگیره و خودت هم بیافتی زمین. اونم خندید و این ها. خب شاید در حد سی ثانیه هم نشد این حرکت من ولی اون کتک زدن ها و غر زدن های مادر و این ها که حدود دو دقیقه ای طول کشید و همه ی عالم هم فهمیدن که این بچه خورده زمین و مادر هم عجله داره و زبان به بدگویی و این ها....یاد این روایت می افتم وقتی که کمی از دست این ووروجک خسته می شم یا با بازیگوشی هاش اذیت می شم که امیر المؤمنین علیٌّ علیه‏السلام  می فرمایند: اِرحَمْ مِن أهلِکَ الصَّغیرَ ووَقِّرْ مِنهُمُ الکَبیرَ .  به کودکان خانواده‏ات رحم کن و بزرگان خانواده‏ات را احترام گذار .(أمالی المفید : 222 / 1 منتخب میزان الحکمة : 232). می فرمایند رحم کن. لفظ إرحم رو آورده اند. همیشه در این جور مواقع خوبه آدم خودش رو بزار جای اون کودک و ببینه که اگه مادرش یا پدرش بخواد بهش رحم کنه چه رفتاری رو می کنه و همون رفتار رو داشته باشیم.

دوستان رحم کنید بر فرزندانتان. جالبه که می گه فرزندانی که از خودتونه.. این توجه رو هم می دن که عزیز من . این کودک و این بچه ای که می خوای تنبیهش کنی به نا حق یا هر کاری از خودته. غریبه نیست. خودی محبوب تره . به غریبه ها رحم نمی کنی به خودی رحم کن. فرزندته عزیز مادر. ای کاش اون روز می شد من ان کودک رو تیمار کنم و نوازش کنم و اشکاش رو با دستام پاک کنم و با زبان کودکی قربون صدقه اش برم تا با نیروی تازه ای بتونه اونطور بدو بدو دنبال مادرش بره. تا به حال فکر کردین که قدم های بچه ها نصف قدم های ما بزرگ تر هاست و در راه رفتن باید آرام تر راه بریم تا ان ها بتونن عادی با ما راه بیان؟این نه فقط تو راه رفتن بچه ها صدق م یکنه. بلکه تو همه کاراشون  مثل دست شستناشون، لباس پوشیدن و حتی محبت کردن هاشون هم نیاز به فرصت و زمان بیشتری نسبت به ما بزرگ تر ها دارن و ما باید حوصله کنیم و حوصله کنیم و حوصله کنیم...

وقتی حرف بچه و کودک می شه من دیگه نمی تونم جلوی زبونم رو بگیرم. چون این بچه ها خیلی مظلوم واقع شدن.و ما در حقشون هم کوتاهی می کنیم و هم ظلم و بدی. پروردگارا ما را از ظلم جدا بفرما هم بر خودمان و هم بر دیگران و یاریمان کن تا بتوانیم حق همه کس را به نحو أحسن رعایت کنیم ..آمین

یادمون باشه اگه خواستیم با بچه ای حرف بزنیم به زبون خودش حرف بزنیم.

  رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌّ فلْیَتَصابَ لَهُ . هـر کس نزد او کودکی هست ، باید با او کـودکانه رفتار کند .

 این نشانه ی بزرگی و فهم ماست نه اینکه اگه کودکانه حرف زدیم شخصیت ما خورد شده. این چیزها رو بزارین کنار و کودکانه به درد و دل کودکانمان گوش دهیم که آنان نیز در و دل دارند.

سنگین ترین، نورانی ترین، ماندگارترین

چهارشنبه, ۱ دی ۱۳۸۹، ۰۸:۳۶ ب.ظ

همیشه دوست داشتم بخشنده ترین مردم باشم. از بخل و بخیل بودن بدم می یومد. البته گمون میکنم همه ادم ها بدشون بیاد. خلاصه دنبال این میگشتم که چه جوری می شه بخیل نبود تا اینکه.... عجب چه جالب که این طور  .... حالا برای اینکه بخواین بدونین من چی دیدم که این قدر برام جالب اومد رو فایل بالا کلیک کنین تا خودتون گوش کنین..... چه زیباست..الهم صل علی محمد و اله ....

از این به بعد نه تنها وقتی نام پیغمبرو رو می شنیدم صلوات می فرستادم که خب قبلا هم این کار رو می کردم خدا رو شکر ولی حالا هر وقت یاد بخیل نبودن و بخشند ه بودن هم می افتم  صلوات می فرستم. می دونید چرا؟

پیامبر اکرم  صلی الله علیه و اله و سلم فرموده اند:  إنَّ أبخَلَ الناسِ مَن ذُکِرتُ عِندَهُ ولَم یُصَلِّ عَلَیَّ . بخیل‏ترین مردم ، کسى است که نام من نزد او برده شود و بر من درود نفرستد. (کنز العمّال : 2144 منتخب میزان الحکمة : 332) اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم... صلوات رو که فرستادم و نوشتم  یه چیز جالب تر رو دیدم.. پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : مَن صَلّى عَلَیَّ فی کتابٍ‏لَم تَزَلِ الملائکَةُ تَستَغفِرُ لَهُ مادَامَ اسمِی فی ذلکَ الکتابِ . (کنز العمّال : 2243 منتخب میزان الحکمة : 332)

هر کس در نوشته‏اى بر من درود فرستد ، تا زمانى که نام من در آن نوشته موجود باشد ، فرشتگان پیوسته براى او آمرزش طلبند .

الان یعنی فرشته ها دارن بر من درود می فرستن یا هر کی که این رو خونده و صلوات رو نوشته؟؟؟ این خیلی خوبه. البته تا وقتی که وبلاگ من به راه باشه و حذف نشه ان شاالله. فرشته ها در حال درود بر همه ی ما هستند. یادمون باشه وقتی اسم پیامبر رو م ینویسیم صلی الله علیه و اله رو کامل بنویسیم که همن هاست که برایمان م یماند.  خوبه ادم هی صلوات بنویسه رو جاهایی که می مونه و ماندگاریش بالاست. مثلا سر در خونه ها یا مثلا تو وبلاگ های دیگه یا تو قلبش حکاکی کنه. چه زیبا م یشه این حکاکی... برام جالب شد این صلواتی که روز و شب می فرستیم چه اثرات دیگه ای برامون داره. یاد قیامت افتادم که قراره من از رو صراط رد بشم. اینکه صراط  تاریکه . اینکه از مو باریک تره ... کمی ترسیدم و ناراحت شدم و به خدا گفتم خدایا مددی. اما روزنه ی امیدی رو تو قلبم دیدم...پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم  این امید رو تو دل من پدید اوردند. می فرمایند:  الصَّلاةُ عَلَیَّ نورٌ على الصِّراطِ . (کنز العمّال : 2149 منتخب میزان الحکمة : 332)....درود (وصلوات) فرستادن بر من ، نورى است روى صراط .... دیگه اشکم د راومد. یه صلوات و درود بر پیامبر و این همه اثر و ثواب هایی که خیلی چیزها نم یتونه این ها رو به وجود بیاره...خدایا تو چقدر رسولت رو دوست داری که این همه اثر رو برای درود فرستادن بر ایشون گذاشتی؟؟؟؟واای خدای من. صلوات که برای من نور می شه رو صراط و من می تونم ببینم و رد بشم. اونوقت تو باز می فرمایی که سنگین ترین اعمالی که در ترازوی من می گذاری.... اونوقت من نباید عاشق خدایم باشم؟ چه کسی م یخواد من رو به این عشق ملامت کنه؟ بیایید ملامت گران، ملامتم کنید که من عاشق چنین خدا و پیرو چنین رسولی ام که امام صادق علیه اسلام میفرماید: أثقَلُ ما یُوضَعُ فی المِیزانِ‏یَومَ القِیامَةِ‏الصَّلاةُ على محمّدٍ وعَلى أهلِ بَیتِهِ . (بحار الأنوار : 94 / 49 / 9 منتخب میزان الحکمة : 332)....  سـنگین‏ترین عـمـلى کـه روز قیامت در ترازو (ى اعمال) گذاشته مى‏شود ، درود بر محمّد و اهل بیت اوست ...

خدایا بهترین درود خود رو بر محمد و آل محمد بفرست..اللهم صل علی محمد و ال محمد

 بزارید دیگه هیچی ننویسم و فقط صلوات بفرستم. و شما بخونین که چه اثراتی داره صلوات فرستادن بر محمد و ال محمد در ادامه مطلب